نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه شهید بهشتی
2 عضو هیأت گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تهران
3 دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی دانشگاه شهید بهشتی؛ رئیس شعبه دادگاه تجدید نظراستان تهران
چکیده
سیاست کیفری در معنای مقابله با ارتکاب بزه با ابزار کیفر مانند تمامی سیاستهای دیگر دولتی دارای الگوهای خاص میباشد. این سیاست کیفری در سه حوزه جرمانگاری، مسئولیت کیفری و کیفر قابل بحث بوده و هریک از این سه حوزه الگوها و مدلهای خاص خود را دارند. هر کشور در قانونگذاری خود به طور معمول یک الگوی اصلی را انتخاب کرده و به طور موردی از الگوی دیگر نیز پیروی مینماید. مسأله مهم یکپارچگی این الگوها در قانون میباشد. اینکه در تصویب قانون از چه الگویی پیروی شود، ارتباط وثیقی با شرایط وضع قانون و ایدئولوژی حاکم دارد. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیل گفتمانی قوانین پس از انقلاب، پس از معرفی الگوهای رایج کیفری درصـدد اسـت با تحلـیل کـارکردگرایانـه و ساخـتارگـرایانه قوانیـن کیـفری، به الگوهایی که در طی چهار دهه بر قوانین کیفری ایران در زمینه تخفیف کیفر و تشدید کیفر در تکرار جرم حاکم بوده است، دست یابد و چرایی تغییر در انتخاب الگو را به ویژه در دهه چهارم انقلاب و در قانون مجازات اسلامی 1392 تحلیل نماید. نوشتار حاضر که با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی انجام شده است در پایان نتیجهگیری مینماید الگوی سه دهه اول انقلاب در تخفیف و تشدید مجازات در تکرار جرم، به دلیل پیروی از فقه سنتی، الگوی کیفردهی غیرالزامی اختیاری بوده و لیکن در قانون مجازات اسلامی 1392 با چرخش کامل، الگوی غیرالزامی مفروض، پذیرفته شده است. این امر باعث شده است تا سیاست کیفری ایران دارای انسجام و یکپارچگی مناسبی در زمینه الگوی کیفردهی در این دو زمینه شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Discourse Analysis of Iranian Penal Policy in Taziraat after Islamic Revolution
نویسندگان [English]
- Nasrin Mehra 1
- Mohammad Yekrangi 2
- Abbas Moazzen 3
1 دانشیار گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه شهید بهشتی
2
3 دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی دانشگاه شهید بهشتی؛ رئیس شعبه دادگاه تجدید نظراستان تهران
چکیده [English]
Penal policy in the meaning of the combating crimes by means of punishment, like all other policies has some special patterns. This policy has three fields: criminalization, criminal liability and punishment and every field has its own models. Every countries select one model as a primary pattern and use some other patterns exceptionally. However, the important issue is consistency of policy. There is a strong relationship between selecting the pattern, in one hand, and situation which the provision is enacted, in the other hand. This paper, with the discourse analysis approach will scrutinize the post revolution criminal Acts to find out what was/is the primary model of sentencing in the Iranian criminal law and consider why the sentencing model is changed in the last Criminal law, i.e. Islamic Criminal Law 1392. Finally, it concludes that the most important sentencing model in the first three decades was voluntary sentencing model. Because the prominent approach was Fiqh approach and in the fourth decade the primary sentencing model is shifted to presumptive sentencing model.
کلیدواژهها [English]
- Discourse Analysis
- Criminal Acts
- Probation
- Mitigating Factors
- Aggravating Factors