نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه حقوق، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران

2 استادیار گروه حقوق، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران

چکیده

اکراه به‌عنوان یکی از موانع مسئولیت کیفری در مادۀ 151 قانون مجازات اسلامی ذکر شده است. مطابق این ماده، در جرایم موجب تعزیر، اکراه‌کننده به مجازات فاعل جرم محکوم می‌شود. در جرایم موجب حد و قصاص طبق مقررات مربوط رفتار می‌شود. با اینکه این ماده حکم اکراه در حدود را به مقررات مربوطه ارجاع داده است اما در جایی از قانون مجازات اسلامی به این فرض اشاره نشده است و در واقع قانون در این زمینه ساکت است. پرسش اصلی این تحقیق عبارت است از این امر که مجازات فرد اکراه کننده در جرایم حدی (برای نمونه، اکراه دیگری به شرب مسکر) چیست؟ در این نوشتار با روش تحلیلی ـ تفسیری به بررسی نظرات حقوق‌دانان و فتاوای فقها در این خصوص می‌پردازیم. نتایج تحقیق حاکی از این است که به‌دلیل سکوت قانون‌گذار در این خصوص و همچنین فقدان نص یا فتوای صریح فقهی در این مورد، رهیافت‌های مختلف برای مجازات فرد مکرِه قابل‌تصور خواهد بود و در نهایت رهیافت معاون تلقی نمودن فرد مکرِه و مجازات وی بر اساس مادۀ 127 قانون مجازات اسلامی پذیرفته و تقویت می‌گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Duress in Hodoud

نویسندگان [English]

  • majid sadeghnejad naeiny 1
  • Sakineh Khanalipour Vajargah 2

1 Assistant Professor of Law, Faculty of Theology and Islamic Studies, Hakim Sabzevari University, Sabzevar, Iran

2 Assistant Professor of Law, Faculty of Social Sciences, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran

چکیده [English]

Duress as one of the obstacles to criminal Liability is mentioned in Article 151 of the Islamic Penal Code. According to this article, in ta'zir, the duressor is sentenced to the punishment of the perpetrator. In Hodoud and Qesas, they are sentenced according to the relevant regulations. Although this article refers the duressor's sentence to the relevant regulations, but nowhere in the Islamic Penal Code is this presumption mentioned and in fact the law is silent in this regard.
The main question of this research is what is the punishment of a duressor in Hodoud (for example, duress another to drink intoxicants)? In this article, we will analyze lawyers' opinions and jurists' fatwas in this regard with an analytical-interpretive method.
The results of the research indicate that due to the silence of the legislator in this regard and also the lack of an explicit jurisprudential text or fatwa in this regard, different approaches to punish the duressor will be conceivable.
Finally, it can be consider as a accessory and be punished by article 127 of the Islamic Penal Code

کلیدواژه‌ها [English]

  • Hodoud
  • Accessory
  • Duress
  • Ta'
  • zir
  • Criminal Liability
  • فارسی

    • اردبیلی، محمدعلی (1393)، حقوق جزای عمومی، جلد دوم، چاپ سی و هفتم، تهران: انتشارات میزان.
    • احمدزاده، رسول و غلامحسین الهام (۱۳۹۷)، «قبض و بسط اصل 167 قانون اساسی در قلمرو کیفری»، فصلنامه مجلس و راهبرد، سال 25، شمارۀ 95.
    • الهام، غلامحسین و محسن برهانی (1394)، درآمدی بر حقوق جزای عمومی، جلد اول، تهران: انتشارات میزان.
    • امیدی، جلیل، مرتضی جوانمردی صاحب و ژیلا مرادپور (1398)، «نقش علم قاضی در احراز عنف و اکراه در جرایم منافی عفت؛ بررسی‌های نظری و تجربه‌های عملی»، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، سال 11، شمارۀ 20.
    • تاتاری بله‌سور، اسماعیل و افسانه تاتاری بله‌سور (1399)، «بررسی اکراه و اجبار در قانون مجازات اسلامی»، فصلنامه دانش انتظامی کردستان، سال یازدهم، شماره دوم (پیاپی 42).
    • توجهی، عبدالعلی (1394)، آسیبشناسی قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، تهران: مرکز مطبوعات و انتشارات قوه قضائیه.
    • جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1386)، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، چاپ سوم، تهران: گنج دانش.
    • حاجی تبار فیروزجائی، حسن و امین فلاح (1396)، «حکم اکراه به قتل و مستندات آن در فقه امامیه و حقوق ایران»، فصلنامه پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، سال سیزدهم، شمارۀ ۴۷.
    • حاجی ده‌آبادی، احمد (1395)، «نقد کتاب درآمدی بر حقوق جزای عمومی تألیف دکتر الهام و دکتر برهانی»، فصلنامه فقه و حقوق، سال دوم، شمارۀ 5.
    • حسینی، سیدمحمد (1381)، سیاست جنایی در اسلام و جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات سمت.
    • شمس‌ناتری، محمدابراهیم، حمیدرضا کلانتری، ابراهیم زارع و زینب ریاضت (1393)، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی، چاپ دوم، تهران: انتشارات میزان.
    • غلامی، علی (1391)، «اضطرار، اجبار و اکراه؛ از ترادف تا تفاوت»، پژوهشنامه حقوق اسلامی، سال سیزدهم، شمارۀ اول (پیاپی 35).
    • حاجی ده آبادی، احمد (1395)، «حاکمیت یا عدم حاکمیت اصل 167 قانون اساسی در امور کیفری با نگاهی به قانون مجازات اسلامی 1392»، مجلۀ پژوهشهای فقهی، دورۀ 12، شمارۀ 2.
    • جمعی از محققان (1382ـ 1395)، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، قم: مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی.
    • قهرمانی، رضا (1384)، مسئولیت کیفری مکره در حقوق جزای ایران، کارشناسی‌ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی، تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی.
    • کلانتری، حمیدرضا، محمدابراهیم شمس ناتری و احمد حاجی ده آبادی (1398)، «مجازات مکره ثالث در جرایم مستوجب حد»، مجلۀ مطالعات فقه و حقوق اسلامی، شمارۀ 20.
    • مجموعه استفتائات جدید (1375)، جلد اول، قم: انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی‌طالب (ع).
    • منجمی، سیدمحمدعلی (1394)، اصل تناسب در اکراه رافع مسئولیت کیفری، پایان‌نامه برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی، تهران: دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی.
    • موسوی بجنوردی، سیدمحمد (1385)، قواعد فقه، چاپ اول، تهران: انتشارات مجد.
    • رضایی، جمال و پژمان برنازاده (1395)، «بررسی اکراه و اجبار از دیدگاه فقه و حقوق»، مجلۀ فقه و حقوق، شمارۀ 4.
    • منصورآبادی، عباس (1396)، حقوق جزای عمومی 2، تهران: انتشارات میزان.
    • نرم افزار گنجینه استفتائات قضائی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی قضا، قوه قضائیه، سؤال‌های 5789 و 5811.

    عربی

    • احمد بن محمد بن فهد الحلى (1407ق)، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم: مؤسسة النشر الإسلامى التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة.
    • الحرّ العاملى، محمد بن حسن (1404ق)، وسائل الشیعة [تفصیل وسائل الشیعة]، قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام.
    • المحقق ابی القاسم نجم الدین جعفربن الحسن الحلی (1408ق)، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ دوم، قم: اسماعیلیان.
    • الموسوی الخویى، السیدابوالقاسم (1422 ق)، موسوعة الخوئی (مبانى تکملة المنهاج)، قم: مؤسسة احیاء آثار الامام الخویی.
    • النجفى، محمدحسن (1404ق)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ هفتم، بیروت: دار احیاء التراث العربى.