حقوق جزا و جرم شناسی
مهرداد ره نورد واقف؛ سیددرید موسوی مجاب؛ محمد فرجیها
چکیده
زندان محیطی است که زندانیان در شرایطی مشحون از روابط قدرت، هنوز منطقی رفتار میکنند؛ از این رو، نمی توان گفت زندانیان خشونت را برای لذت بردن از خشونت انجام میدهند. در واقع انتخاب رویکرد خشونت برای خشونت در تحلیل و تبیین خشونت زندان نادرست است. خشونت زندان، منطق خاص خود را دارد و از مناسبات عقلانیت پیروی میکند. اما چگونه خشونت ورزیدن ...
بیشتر
زندان محیطی است که زندانیان در شرایطی مشحون از روابط قدرت، هنوز منطقی رفتار میکنند؛ از این رو، نمی توان گفت زندانیان خشونت را برای لذت بردن از خشونت انجام میدهند. در واقع انتخاب رویکرد خشونت برای خشونت در تحلیل و تبیین خشونت زندان نادرست است. خشونت زندان، منطق خاص خود را دارد و از مناسبات عقلانیت پیروی میکند. اما چگونه خشونت ورزیدن را میتوان در چارچوب رفتار عقلانی تبیین کرد؟ پاسخ این پرسش را باید در فرهنگ زندان جستجو کرد. این فرهنگ زندان است که رفتار منطقی و غیرمنطقی را ترسیم میکند. پرسش مقاله حاضر آن است که نقش فرهنگ در تنظیم خشونت در زندان چیست و تأثیر فرهنگ بر جریانسازی خشونت چگونه است؟ برای پاسخگویی به پرسش مقاله، از روشهای کیفی و به طور خاص مصاحبهی عمیق با 15 نفر از زندانیان سه زندان یکی از استانهای شمالی کشور استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد پیشفرضهای فرهنگی بازتولید شده در فرهنگ زندان، در مجموع موجب شکلگیری ذهنیت مصونیتیابی از طریق توسل به خشونت میشوند. زندانیان به این درک فرهنگی میرسند که برای بزهدیده نشدن درون زندان، باید به خشونت متوسل شوند. زندانیان معروف به زندانیان سفت، زندانیانی محسوب میشوند که در برابر کوچکترین بیاحترامی، شدیدترین واکنش را نشان میدهند و در صورت مورد تعرض قرار گرفتن نه تنها به خوبی مقاومت میکنند، بلکه حتما انتقام تعرض را خواهند گرفت. این زندانیان، هر اختلافی را به صورت نبردی حیاتی برای تعیین برنده میبینند و از نگاه آنان، نتیجهی این نبرد، تأثیر زیادی در کم یا زیاد شدن احتمال بزهدیدگیهای آتی آنان دارد. همچنین زندانی سفت در هر اختلافی اولین گزینهی حل اختلاف را متوسل شدن به خشونت میداند. او اساسا نمیتواند و نباید به گزینههای دیگری بیندیشد. در مقابل، زندانیان نرم، زندانیانی هستند که مطابق این الگوی فرهنگ زندان رفتار نمیکنند و دائم در معرض بزهدیدگیهای شدید هستند.
حقوق جزا و جرم شناسی
حمیدرضا دانش ناری؛ مهدیه معالی
چکیده
دین، مجموعه عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که برای هدایت و تعالی انسانها تنظیم شده است. با توجه به آنکه پایبندی به آموزههای دینی موجب پیشگیری از گناه میشود، متخصصان بر این باورند که دین در عرصههای اجتماعی و در قالبهایی چون جرم و انحراف، کارکرد پیشگیرانه دارد. گرچه رابطۀ میان دین و جرم در زمرۀ موضوعات چالشبرانگیز در جرمشناسی ...
بیشتر
دین، مجموعه عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که برای هدایت و تعالی انسانها تنظیم شده است. با توجه به آنکه پایبندی به آموزههای دینی موجب پیشگیری از گناه میشود، متخصصان بر این باورند که دین در عرصههای اجتماعی و در قالبهایی چون جرم و انحراف، کارکرد پیشگیرانه دارد. گرچه رابطۀ میان دین و جرم در زمرۀ موضوعات چالشبرانگیز در جرمشناسی است، اما یافتههای جرمشناسانه، اغلب بر نقش پیشگیرانۀ دین تأکید کردهاند. با این حال، بُرشهای تاریخی و مذهبی نشان میدهند که در برخی موارد، تفسیرهای التقاطی از دین موجب ارتکاب جرم میشود. بدینسان، این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف، اندیشههای بزهکاران دارای التقاط دینی را توصیف، تفسیر و تبیین کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بزهکاران التقاطی با تأکید بر وظیفۀ الهی، سنتگرایی ایدئولوژیک، جهاد مقدس و فشار ایدئولوژیکْ از یکسو، به دنبال گفتمانسازی شرعی بوده و از سوی دیگر، موجب بازتولید روابط سلطه مبتنی بر شرع میشوند. با این حال، در مقام ارزیابی نهایی باید گفت که مجرمان التقاطی با درک اشتباه از دین و فهم نادرستِ آموزههای دینی مرتکب جرم میشوند. بنابراین، در این موارد، ایدئولوژیِ دینیِ جرمزا ناشی از التقاط معرفتشناسانۀ دینی است و این امر، نمیتواند نافی کارکرد مثبت دین در پیشگیری از جرم باشد.
حقوق جزا و جرم شناسی
علی عزیزی؛ محمد فرجیها
چکیده
دادگاههای حل مسئله با ساختاری مستقل و تخصصی و با هدف برطرف کردن مشکلات زیربنایی مجرم، اصلاح و درمان وی، حل مشکلات بزهدیده، مشکلات ساختاری نظام عدالت کیفری و مشکلات اجتماعی جامعه و نتیجتاً کاهش نرخ تکرار جرایم در برخی کشورهای کامنلا تأسیس شدند. اما به علت درصد کم پروندههای مورد رسیدگی در دادگاههای مزبور به نسبت دادگاههای ...
بیشتر
دادگاههای حل مسئله با ساختاری مستقل و تخصصی و با هدف برطرف کردن مشکلات زیربنایی مجرم، اصلاح و درمان وی، حل مشکلات بزهدیده، مشکلات ساختاری نظام عدالت کیفری و مشکلات اجتماعی جامعه و نتیجتاً کاهش نرخ تکرار جرایم در برخی کشورهای کامنلا تأسیس شدند. اما به علت درصد کم پروندههای مورد رسیدگی در دادگاههای مزبور به نسبت دادگاههای سنتی، و با هدف افزایش کمی موفقیتهای دادگاههای حل مسئله، تئوری اعمال برنامهها و اصول حل مسئله در بطن دادگاههای سنتی مورد توجه قرار گرفت. این مقاله با رویکرد پژوهش کیفی، ابتدا ضرورت توجه نظام قضایی به رویکرد حل مسئله و سپس چالشها و راهکارهای کاربست اصول و شاخصهای رویکرد حل مسئله را در دادگاههای کیفری سنتی ایران مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. یافتههای تحقیق حاکی است که برخی اصول مانند لزوم تغییر گفتمان فلسفی و سنتی در مورد نقش قاضی، دادستان و وکیل، اساس پذیرش این رویکرد در دادگاههای سنتی بوده که به سختی قابلیت انتقال را دارد و افزایش تعامل بین قاضی و متهم از آسانترین آنها است. لیکن محدودیتهای متعدد مالی، آموزشی، پرسنلی و... موانع جدی در راه اعمال سایر اصول و اثربخشی این رویکرد ایجاد مینماید. نتایج عینی حکایت از آن دارد که اعمال اصول و شاخصهای مزبور میتواند به افزایش «کیفیت» و «اثربخشی» رسیدگی و کاهش نتایج غیردرمانی دادرسی کیفری کمک شایان توجهی نماید.
حقوق جزا و جرم شناسی
باقر شاملو؛ عارف خلیلی پاجی
چکیده
در جهان امروز فناوری با سرعت شگرفی درحال پیشرفت است. بزهکاران این موقعیتِ فرصتساز را به خوبی شناختهاند و از پیشرفتهای فناورانه برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرند. فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزون بر ایجاد ابزارهای جدید ارتکاب جرم، بسترساز ارتکاب جرایمی نو نیز شده که با گسترش محیط مجرمانه به فراتر از مرزهایجغرافیایی یک کشور، ...
بیشتر
در جهان امروز فناوری با سرعت شگرفی درحال پیشرفت است. بزهکاران این موقعیتِ فرصتساز را به خوبی شناختهاند و از پیشرفتهای فناورانه برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرند. فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزون بر ایجاد ابزارهای جدید ارتکاب جرم، بسترساز ارتکاب جرایمی نو نیز شده که با گسترش محیط مجرمانه به فراتر از مرزهایجغرافیایی یک کشور، فرایند جهانیشدن بزهکاری را تسریع کرده است. ابداع ارزهایمجازی به فرایند مزبور سرعت بخشیده است. ارزهایمجازی با ادعای همردیف قرارگرفتن با ارزهایِ متعارف (دولتی)، در تلاشاند تا تابوهای سنتیِ تولید و توزیع پول توسط دولتها را بشکنند و ارزی غیررسمی با قابلیت تولید توسط کاربران فراهم آورند. این امر سبب تحول در برخی مفاهیم سنتی جرمشناختی شده است. بزهکاری یقهسفیدی یا بزهکاری یقهسفیدان یکی از این مفاهیم است که با گسترش فضای مجازی و ابزارهای خاص موجود در آن، متحول شده است؛ چندان که برخی اندیشمندان، از آن تحت عنوان «بزهکاری یقهمجازیها» یاد میکنند. بدینسان، این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی، پس از بررسی ابعاد بزهکاری یقهسفیدیِ مجازی یا بزهکاری یقهمجازیها، به تحلیل چرایی تمایل بزهکاران مجازی به استفاده از ارزهای مجازی در ارتکاب بزهکاری با توجه به برخی پروندههای کیفری خواهد پرداخت.
حقوق جزا و جرم شناسی
علی صالحی؛ سیدمحمود میرخلیلی؛ سیددرید موسوی مجاب
چکیده
در جهان امروز، رسانه و پلیس با تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ضمن تعامل خاصی که بین آنها برقرار شده است، نقش مهمی در سیاستگذاری کیفری در کشورهای مختلف ایفا میکنند؛ بهگونهای که نتیجۀ این تعامل در حوزههای مختلف تقنین، قضا و اجرا بر کسی پوشیده نیست. در کنار نقشآفرینیهای مثبت رسانهها در زمینۀ افزایش آگاهیهای عمومی در ...
بیشتر
در جهان امروز، رسانه و پلیس با تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ضمن تعامل خاصی که بین آنها برقرار شده است، نقش مهمی در سیاستگذاری کیفری در کشورهای مختلف ایفا میکنند؛ بهگونهای که نتیجۀ این تعامل در حوزههای مختلف تقنین، قضا و اجرا بر کسی پوشیده نیست. در کنار نقشآفرینیهای مثبت رسانهها در زمینۀ افزایش آگاهیهای عمومی در خصوص وقایع مجرمانه، پیشگیری از وقوع یا تکرار آنها و نیز نحوۀ تعامل با نهادهای مختلف نظام عدالت کیفری، بهویژه پلیس، گاه در اثر عملکرد نامطلوب آنها، محدودیت آزادیعمل کنشگران نظام یادشده، عوامگرایی کیفری، اتخاذ رویکرد تقابلی، تشدید پاسخهای کیفری، هراسانگیزی اخلاقی یا امنیتیکردن فضا در خصوص برخی جرائم را شاهدیم. لذا توجه به نقشآفرینی فعال و اثرگذار رسانه در عرصۀ سیاست کیفری و نحوۀ تعامل مثبت و سازندۀ آن با نهاد پلیس، موضوع مهمی است که باید ابعاد مختلف آن بررسی شود. تجربۀ کشورهای موفق در این زمینه، نشان میدهد که استحکامبخشی به نهادهای عدالت کیفری، تضمین استقلال قضایی، کنترل رسانه در امور کیفری، پرهیز از نمایش برنامهها یا پخش خبرهای غیرواقعبینانه یا سوگیری و گزینشگری رسانهای و سوقدهی آن به استفاده از برنامههای تحلیلی، ضمن تبیین علمی و منطقی موقعیت پلیس در رویارویی با وقایع مجرمانه، میتواند سیاست کیفری کشورها را از گرفتاری در دام شتابزدگی، واکنشهای احساسی، عوامگرایی کیفری و عملکرد خلاف اصول دادرسی عادلانه دور نگه دارد.