حقوق جزا و جرم شناسی
سیددرید موسوی مجاب
چکیده
حسننیت به عنوان یک اصل کلی حقوقی، در همۀ شاخههای علم حقوق از موقعیت ممتاز و ویژهای برخوردار است. امروزه در قوانین بسیاری از کشورها به شکل صریح یا ضمنی به این اصل پایه اشاره شده است. البته در حقوق کیفری، برخلاف دیگر حوزههای حقوقی و بهویژه حقوق خصوصی، حسننیت مفهومی کمتر شناختهشده و در عمل مغفول برای بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران ...
بیشتر
حسننیت به عنوان یک اصل کلی حقوقی، در همۀ شاخههای علم حقوق از موقعیت ممتاز و ویژهای برخوردار است. امروزه در قوانین بسیاری از کشورها به شکل صریح یا ضمنی به این اصل پایه اشاره شده است. البته در حقوق کیفری، برخلاف دیگر حوزههای حقوقی و بهویژه حقوق خصوصی، حسننیت مفهومی کمتر شناختهشده و در عمل مغفول برای بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران بوده است. در ادبیات حقوق کیفری ایران و در مقایسه با کشورهای غربی و عربی، اصل حسننیت به درستی تبیین نشده است. اگرچه قانونگذار به طور ضمنی در برخی حوزهها از جمله معاذیر قانونی، کیفیات مخفّفه و اسباب اباحۀ رفتار ارتکابی به حسننیت توجه داشته، اما به صراحت به این مفهوم اشارهای نداشته است؛ ضمن آنکه ضوابط شناسایی حسننیت و سنجههای تشخیص آن نیز روشن نگردیده است. تنها بر اساس دکترین حقوقی، برخی از مقامهای قضایی ضمن انشای رأی و در مقام توجیه چرایی تعدیل یا تبدیل عنوان اتهامی و نیز تغییر نوع و میزان واکنش کیفری به حسننیت مرتکب توجه میکنند. در نظریۀ عمومی جرم، حسننیت حول محور قصد مرتکب معنا مییابد و به طور خاص در ارتباط با تقصیر جزایی، اثر خود را آشکار میسازد؛ بهگونهای که با اثبات نبودِ سوءنیت، حسننیت شخص در مقام اجرا یا استعمال حق مورد دفاع واقع میشود. روش تحقیق در این پژوهه، توصیفی ـ تحلیلی و در عین حال تطبیقی است و از ابزار کتابخانه برای گردآوری مطالب استفاده شده است.
حقوق جزا و جرم شناسی
سیدعلیرضا میرکمالی؛ مصطفی عبدالهی نیسیانی
چکیده
اساس جرایم عمدی بر وجود اراده استوار است. شخصی که در ارتکاب رفتار خود، سوءقصد مجرمانه نداشته باشد عرفاً و قانوناً شایستۀ مجازات نیست. علم به اوضاع و شرایط اصلی وقوع جرم، که معمولاً در تعاریف قانونی جرم گنجانده شده است و جزئی از رکن مادی میباشد، از این قاعده مستثنا نیست و هنگامی مرتکب شایستۀ سرزنش است که از وقوع شرایط و شیوههای مطلوب ...
بیشتر
اساس جرایم عمدی بر وجود اراده استوار است. شخصی که در ارتکاب رفتار خود، سوءقصد مجرمانه نداشته باشد عرفاً و قانوناً شایستۀ مجازات نیست. علم به اوضاع و شرایط اصلی وقوع جرم، که معمولاً در تعاریف قانونی جرم گنجانده شده است و جزئی از رکن مادی میباشد، از این قاعده مستثنا نیست و هنگامی مرتکب شایستۀ سرزنش است که از وقوع شرایط و شیوههای مطلوب قانونگذار دربارۀ ارتکاب جرم آگاه باشد یا رفتار خود را از مصادیق آن بداند. این شرایط اصلی گاه با شرایطی که با عنوان کیفیات مشدده شناخته میشوند خلط شده است. افزون بر آن، اختلافنظر وسیعی در خصوص تأثیر علم به کیفیات مشدده در قوانین و دکترین کیفری مشاهده میشود. این در حالی است که شناسایی کیفیات مشدده و لزوم یا عدم لزوم آگاهی مجرم به تحقق آن، تأثیر بسزایی در مسئولیت کیفری او برجای میگذارد. در این نوشتار معیارهایی برای تفکیک این دو نوع شرط، از جمله توجه به میزان تشدید مجازات ارائه میگردد. علاوه بر آن، با توجه به مادۀ 155 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و رویۀ قضایی ایالاتمتحده که برآمده از اصول کلی حقوق کیفری است، احراز قصد به علل مشددۀ جرم در فرض افزایش چندین برابری مجازات، ضروری شمرده میشود.
سعید بیگدلی؛ اعظم مالکی
چکیده
شکلگیری عمل حقوقی و عناصر سازندهی آن و آسیبهایی که در مراحل مختلف تکوین اراده ممکن است بر آن وارد شود، از موضوعات مهم فقهی و حقوقی است. از جمله مسائل قابل تعمق در این زمینه، تعارض ارادهی ظاهری و باطنی در ایجاد عمل حقوقی است و سؤال این است که، کدام یک از آن دو، اصل و حاکم تلقی میگردد. اگر چه غالباً در ایجاد عمل حقوقی، ارادهی باطنی ...
بیشتر
شکلگیری عمل حقوقی و عناصر سازندهی آن و آسیبهایی که در مراحل مختلف تکوین اراده ممکن است بر آن وارد شود، از موضوعات مهم فقهی و حقوقی است. از جمله مسائل قابل تعمق در این زمینه، تعارض ارادهی ظاهری و باطنی در ایجاد عمل حقوقی است و سؤال این است که، کدام یک از آن دو، اصل و حاکم تلقی میگردد. اگر چه غالباً در ایجاد عمل حقوقی، ارادهی باطنی و ظاهری با یکدیگر تطابق دارند، ولی گاهی بر یکدیگر منطبق نمی باشند؛ و در چنین فرضی، بحث در زمینهی حاکمیت ارادهی ظاهری یا باطنی موضوعیت مییابد. بحث در زمینهی صحت و بطلان اعمال حقوقی و تفسیر عقود و ایقاعات، آثار مهمی بر جای میگذارد. با بررسی در نظام تقنینی، رویهی قضایی، نظرات فقهی و رویکردهای حاکم بر بحث در نظامهای حقوقی، به نظر می رسد بر خلاف نظر بسیاری که گمان کردهاند اصل بر ارادهی باطنی است و مؤیدات ارادهی ظاهری، ناظر به مرحلهی اثبات است، توجه به ارادهی ظاهری و اعتبار بخشی به آن در برخی حوزهها، دارای موضوعیت و اصالت است و جنبهای حمایتی یا ارشادی و نظارتی دارد.