نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه حقوق عمومی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

2 دانش آموخته دکتری حقوق عمومی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

اصل 139 قانون اساسی ومادۀ 457 قانون آیین دادرسی مدنی، ارجاع دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی را منوط به تصویب هیئت وزیران و اطلاع مجلس کرده است. این اصل یکی از مناقشه‌آمیزترین اصول قانون اساسی است که در مسائل مختلفی همواره کانون اختلاف رویه قضایی و دکترین حقوقی بوده است؛ اما موضوعی که در این کشاکش با وجود اهمیت آن کمتر مورد توجه قرار گرفته، تعیین زمان مناسب تصویب هیئت وزیران یا مجلس است. سؤال اصلی این نوشتار آن است که زمان اخذ مجوز ارجاع دعاوی راجع به اصل 139 قانون اساسی هنگام انعقاد قرارداد پایه است یا موقع ایجاد اختلاف و قبل از رجوع به داوری یا حتی بعد از ارجاع به داوری و در حین انجام فرآیندهای آن تا مرحلۀ اجرای رأی؟ این نوشتار بر آن است با تشریح مفاهیمی ازحقوق خصوصی، ازجمله اذن و اجازه و عدم نفوذ و بطلان و عقدمعلق و عقد فضولی و عقد تشریفاتی و تبیین ارتباط مبنایی آن‌ها با مقررۀ اصل 139 قانون اساسی و مفاهیم حقوق عمومی ناظر بر لزوم اجازۀ دولت پس از انعقاد قرارداد داوری و در مرحلۀ رسیدگی داوری یا اعتراض به رأی داور و حتی مرحلۀ دستور اجرای رأی داور، به تعیین زمان مناسب ارجاع دعاوی اموال عمومی و دولتی به داوری بپردازد. در این مقاله کوشش شده است تا به‌گونه‌ای توصیفی‌تحلیلی توجیه نماید که زمان اخذ مجوز ارجاع به داوری در دعاوی موضوع این اصل از هنگام ایجاد اختلاف تا آخرین مراحل فرایند داوری و اجرای رأی می‌باشد، نه هنگام انعقاد قرارداد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Time of Taking Permission for Referal to Arbitration under Principe 139 of the Constitution of the Islamic Republic of Iran in the Light of Judicial Precedent

نویسندگان [English]

  • Assadollah Yavari 1
  • Yousef Bagheri 2

1 Associate Professor of Law Faculty at Shahid Beheshti University

2 PhD student of public law at Shahid Beheshti University

چکیده [English]

Abstract
The referral of claims regarding public and governmental properties to
arbitration, according to the Principle of 139 of the Constitution and
Article 457 of the Iranian Civil Rules of Procedure and Evidence, is
subject to the ratification of the cabinet and information of the
Islamic Majlis. This limitation has made some challenges, in
particular, in the field of international trade and investment. One of
the ways for overcoming these challenges is to know when to take the
permission for referral of the claim to arbitration regarding
properties mentioned in the Principle 139. The time of the conclusion
of the contract or inclusion of arbitration clause in the contract is
not significant. This article tried, in a descriptive-analytical
method, to justify that the time of taking permission for referral of
the claims stated in the Principle 139 to arbitration is from the
happening of dispute to the final phase of arbitration process and the
execution of the award not the time of the conclusion of the contract.
Key Words: Arbitration, Principle 139, Public and governmental
properties, Claim, the Time of Taking Permission for Referral of the
Claim to Arbitration

کلیدواژه‌ها [English]

  • Arbitration
  • Principle 139
  • Public and governmental properties
  • Claim
  • the Time of Taking Permission for Referral of the Claim to Arbitration
  • فارسی

    • اداره چاپ و انتشار معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات (1381)، مجموعه اساسی، تهران: معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات.
    • اسماعیلی‌هریسی، ابراهیم (1386)، مبانی حقوق پیمان، تهران: انتشارات جنگل.
    • امامی، سیدحسن (1374)، حقوق مدنی، چاپ دوازدهم، تهران: انتشارات اسلامیه.
    • امامی، محمد و استوارسنگری، کورش (1391)، حقوق اداری، جلد دوم، تهران: نشرمیزان.
    • بازگیر، یدالله (1386)، تشریفات دادرسی مدنی در آیینه آرای دیوان عالی کشور، داوری و احکام راجع به آن، تهران: انتشارات فردوسی.
    • پرتو، حمیدرضا (1391)، داوری در قراردادهای اداری، رساله دکتری حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
    • ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ (1393)، مجموعه آرای قضایی دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران (حقوقی) زمستان 1392، تهران: مرکز مطبوعات و انتشارات قوۀ قضائیه.
    • جنیدی، لعیا (1376)، قانون حاکم در داوری‌های تجاری بین‌المللی، تهران: انتشارات دادگستر.
    • حائری شاهباغ، سیدعلی (1382)، حقوق مدنی، تهران: نشر گنج دانش.
    • خدری، صالح (1392)، اصول دادرسی در داوری تجاری بین‌المللی، رساله دکتری، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
    • شهیدی، مهدی (1383)، اصول قراردادها و تعهدات، تهران: انتشارات مجد.
    • علیدوستی، ناصر (1387)، «ظرفیت‌های اصل 139 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامۀ مطالعات راهبردی، سال اول، شمارۀ 11.
    • فتاحی،مهدی (1394)، «داوری راجع به اموال عمومی و دولتی در رویۀ قضایی دادگاه‌های جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه رأی، شمارۀ 11، تابستان.
    • قهرمانی، نصرالله و شمسا، شهرزاد (1393)، دعاوی ناشی از شرایط عمومی پیمان، تهران: انتشارات خرسندی.
    • کاتوزیان، ناصر (1377)، ایقاع، چاپ دوم، تهران: نشر دادگستر.
    • کاتوزیان، ناصر (1376)، حقوق مدنی، قواعد عمومی قرارداها، جلد اول، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار.
    • کاتوزیان، ناصر (1390)، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی، اموال و مالکیت، چاپ سی و دوم تهران: میزان.
    • کاتوزیان، ناصر (1376)، فلسفه حقوق،جلد اول، چاپ چهارم، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار، تهران.
    • کاتوزیان، ناصر (1392)، قواعد عمومی قراردادها، جلد اول، چاپ یازدهم، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار.
    • کاتوزیان، ناصر (1391)، قواعد عمومی قراردادها، جلد دوم، تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار.
    • کاویانی، کوروش (1380)، «اصل 139 قانون اساسی و شرط داوری در قراردادهای مصوب مجلس شورای اسلامی»، دورۀ 3، شمارۀ 5، زمستان.
    • کریمی، عباس و حمیدرضا پرتو (1391)، «داوری‌پذیری دعاوی مربوط به اموال عمومی و دولتی»، فصلنامه پژوهش حقوق، سال چهاردهم، شمارۀ 36.
    • مرکز تحقیقات شورای نگهبان (1389)، مجموعه نظریات شورای نگهبان 1359-1388، تهران: انتشارات اداره چاپ و انتشار معاونت تدوین و تنقیح و انتشار معاونت ریاست جمهوری.
    • میرزانژاد‌جویباری، اکبر (1394)، «ارجاع دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی به داوری در آیینه رأی شمارۀ 139-138 هیئت عمومی دیوان عدالت اداری»، فصلنامه حقوق اداری، سال دوم، شمارۀ 8، تابستان.
    • میرعباسی، سیدباقر (1377)، مسأله قراردادهای بین‌المللی موضوع اصل 77 و 139 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دورۀ 42، زمستان.

    عربی

    • انصاری، مرتضی (1411ق)، المکاسب، ج 1و2، قم: انتشارات دارالذخائر.
    • حسینی‌مراغه‌ای، سید میرعبدالفتاح (1388)، العناوین، ترجمه عباس زراعت، جلد سوم، تهران: انتشارات جنگل.
    • خوانساری، احمد (1405ق)، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، جلد سوم، تهران، مکتب الصدوق.
    • عبده‌بروجردی، محمد (1380)، حقوق مدنی، قزوین: نشر طه.
    • غروی‌نائینی، میرزا محمدحسین (1370)، فوائد الاصول، تهران: مؤسسه نشر اسلامی.
    • مغنیه، محمدجواد (2007م)، الفقه علی المذاهب الخمسه، قاهره: مکتبه الشروق الدولیه.
    • میرزای‌قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن (1378)، قوانین الاصول، تهران: مکتبه العلمیه الاسلامیه.
    • میرزای‌نائینی (1421ق)، منیه الطالب فی شرح المکاسب، جلد دوم، قم: مؤسسه نشـر اسـلامی.

    اسناد الکترونیک

    • http://divan-edalat.ir/aho-detail/9031.