حقوق خانواده
زهرا رضاپور؛ محمد فرجیها؛ محمد روشن
چکیده
به گواهی مطالعات تجربی، واکنشهای کیفری سنتی و سزاگرا در برابر خشونت خانوادگی بهرغم هزینههای بالای آن در یافتن پاسخ مناسب و کاهش تورم پروندههای خشونت خانوادگی از اثربخشی لازم برخوردار نبوده است؛ شاید به این دلیل که پاسخهای کیفری صرفاً بر رسیدگی به اﻣﻮر ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ دﻋﻮای مطرحشده و اعمال قانون بر آنها تمرکز دارد و بهندرت ...
بیشتر
به گواهی مطالعات تجربی، واکنشهای کیفری سنتی و سزاگرا در برابر خشونت خانوادگی بهرغم هزینههای بالای آن در یافتن پاسخ مناسب و کاهش تورم پروندههای خشونت خانوادگی از اثربخشی لازم برخوردار نبوده است؛ شاید به این دلیل که پاسخهای کیفری صرفاً بر رسیدگی به اﻣﻮر ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ دﻋﻮای مطرحشده و اعمال قانون بر آنها تمرکز دارد و بهندرت حل مسائل و عوامل زیربنایی خشونت را موردتوجه قرار میدهد. تلاش برای رفع این مشکل و اعمال دیدگاههای جایگزین، منتهی به طرح رویکرد نوینی تحت عنوان حل مسئله با مؤلفههایی همچون بازاندیشی در نقش قاضی در بسیاری از کشورهای تابع نظام حقوقی کامنلا شده است. پژوهش حاضر از رهگذر رویکرد مذکور به دو پرسش اصلی میپردازد: نخست، در رویکرد حل مسئله به پروندههای خشونت خانوادگی نقش قاضی چه تحولی پیدا میکند؟ و پرسش دوم، جلوههای حل مسئله به خشونت خانوادگی در نظام ایران تا چه اندازه به رسمیت شناختهشده است؟ برای پاسخگویی به این پرسشها از روش تحلیل محتوای اسناد و مدارک ازجمله پروندههای قضایی مربوط به خشونت خانوادگی (15 نمونه) در تابستان 1401 در مجتمع عدالت دادگستری استان خراسان رضوی استفاده شد. همچنین برای بررسی نگرش کنشگران حوزۀ عدالت کیفری از طریق مصاحبۀ عمیق با 13 نفر از قضات که رسیدگی به پروندههای خشونت خانوادگی را بر عهده داشتند، 8 وکیل و تعداد 9 نفر از بزهدیدگان مصاحبه شده است. بهمنظور تکمیل اطلاعات بهدستآمده از طریق اسناد و مدارک و مصاحبه با استفاده از روش مشاهده مشارکتی 13 جلسۀ رسیدگی به پروندههای خشونت خانوادگی نیز مشاهده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد بهرغم اینکه در متن قانونی نظام عدالت کیفری ایران رسماً به رویکرد حل مسئله اشارهای نشده است اما جلوههایی از حل مسئله به خشونت خانوادگی در قوانین کیفری، رویۀ قضایی و تفسیری که قضات از مواد قانونی دارند وجود دارد. همچنین دستاوردهای نظام حقوق کیفری کامنلا در حوزۀ نقش هدایتگرانه و مدیریتی قاضی در ایجاد کار تعاملی، پاسخگو نمودن متهم نظارت قضایی در نظام عدالت کیفری ایران قابلیت استفاده را دارد.
فلسفه حقوق
مسعود الماسی؛ احمد واعظی
چکیده
نظام حقوقی مدرن در ایران همواره متأثر از جریان نصگرا و فرمالیسم حقوقی بوده است. برایند تعاملی این دو جریان موجب حاکمیت نوعی پوزیتیویسم حقوقی در نظام قضایی ایران شده که بر آن اساس قضات باید نتیجۀ قضاوت خود را با منطق قضایی صوری و در چهارچوب نصگرایی قانونی ارائه کنند. پیشفرضهای مذکور ما را به سؤال اصلی این مقاله سوق میدهد که سؤال ...
بیشتر
نظام حقوقی مدرن در ایران همواره متأثر از جریان نصگرا و فرمالیسم حقوقی بوده است. برایند تعاملی این دو جریان موجب حاکمیت نوعی پوزیتیویسم حقوقی در نظام قضایی ایران شده که بر آن اساس قضات باید نتیجۀ قضاوت خود را با منطق قضایی صوری و در چهارچوب نصگرایی قانونی ارائه کنند. پیشفرضهای مذکور ما را به سؤال اصلی این مقاله سوق میدهد که سؤال از ماهیت نصگرایی قانونی و فرمالیسم حقوقی و نحوۀ تأثیر آنها بر حاکمیت پوزیتیویسم حقوقی در نظام قضایی ایران است. ما در این مقاله نخست با روش توصیفی به مفهومشناسی نصگرایی قانونی، فرمالیسم حقوقی و پوزیتویسم حقوقی خواهیم پرداخت تا در ادامه قادر شویم به تحلیل حاکمیت پارادایم مبتنی بر این مفاهیم بر نظام قضایی ایران و پیامدهای آن بپردازیم. یافتۀ این پژوهش آشکار خواهد کرد رویکرد تصلب بر قانون و روش استنتاجی قضایی همواره مطابق با آرمانهای حقوقی و عدالت نیست. دیگر یافتۀ این مقاله نشانگر آن است که برایند تعاملی جریان نصگرا و فرمالیسم حقوقی در نظام قضایی ایران حاکمیت نوعی پوزیتیویسم حقوقی است که موجب خلط مبانی هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی نظامهای حقوقی مبتنی بر مبانی مدرنیته با نظام حقوقی اسلام در اصول متعددی از قانون اساسی و قوانین عادی شده است.