منصور امینی؛ مونا عبدی
چکیده
با توسعه تجارت و سرعت زیاد مبادلات تجاری، تخصصیشدن امور، پدیدآمدن نیازهای متنوع و رو بهرشد، شکلگیری اشخاص حقوقی و همچنین شکلگیری اقتصاد جهانی و بسیاری عوامل دیگر، افراد، کمتر بهطور مستقیم و به مباشرت، همه اعمال حقوقی را انجام میدهند. این عوامل، اهمیت و ضرورت توجه به نهاد نمایندگی را قوت بخشیده است. میان اقسام مختلف نمایندگی، ...
بیشتر
با توسعه تجارت و سرعت زیاد مبادلات تجاری، تخصصیشدن امور، پدیدآمدن نیازهای متنوع و رو بهرشد، شکلگیری اشخاص حقوقی و همچنین شکلگیری اقتصاد جهانی و بسیاری عوامل دیگر، افراد، کمتر بهطور مستقیم و به مباشرت، همه اعمال حقوقی را انجام میدهند. این عوامل، اهمیت و ضرورت توجه به نهاد نمایندگی را قوت بخشیده است. میان اقسام مختلف نمایندگی، نمایندگی ظاهری یکی از جدیدترین، مهمترین و کاربردیترین اقسام نمایندگیهاست که ترکیبی از دو نظریه - نظریه نمایندگی و نظریه ظاهر - است. نمایندگی ظاهری، استثنائی بر این قاعده عمومی حوزه نمایندگی محسوب میشود که نماینده غیرمجاز و فاقد اختیار نمیتواند اصیل خود را به قرارداد با ثالث ملزم کند. بهرغم استثنائیبودن این نظریه، در هر دو نظام حقوقی ( حقوق نوشته و حقوق کامنلا و حتی نظامهای حقوقی مختلط) و همچنین در میان کشورهای مختلف – صرفنظر از درجه پیشرفت و توسعه – مفهومی شناخته شده است و مورد پذیرش بیشتر نظامهای حقوقی قرار گرفته و قلمروها و کاربردهای جدیدی دارد که البته در نظام حقوقی ایران مورد توجه قانونگذاران، قضات و نویسندگان حقوقی قرار نگرفته است. در این نوشتار به معرفی این کاربردها که در چند سال اخیر مورد استفاده کشورها به ویژه در نظامهای دارای حقوق عرفی ( کامنلا) قرار گرفته است میپردازیم و همچنین از چند مدل قانونگذاری در ارتباط با ورود این نظریه به قوانین کشورهای دارای حقوق نوشته سخن خواهیم گفت.