حقوق خصوصی
عباس میرشکاری؛ فاطمه سادات حسینی؛ افروز صمدی
چکیده
عدمالنفع، جلوگیری از پیدایش منفعتی است که هنوز به وجود نیامده اما مقتضی ایجاد را داشتهاست. درباره امکان یا عدمامکان مطالبه عدمالنفع، همیشه تردید وجود داشتهاست. بهنظر میرسد تردید اصلی، از اینجا آغاز میشود که در این نوع خسارت، همه چیز جنبه احتمالی داشته و هیچگاه با یقین نمیتوان اصل و نیز اندازه مسوولیت عامل زیان را ...
بیشتر
عدمالنفع، جلوگیری از پیدایش منفعتی است که هنوز به وجود نیامده اما مقتضی ایجاد را داشتهاست. درباره امکان یا عدمامکان مطالبه عدمالنفع، همیشه تردید وجود داشتهاست. بهنظر میرسد تردید اصلی، از اینجا آغاز میشود که در این نوع خسارت، همه چیز جنبه احتمالی داشته و هیچگاه با یقین نمیتوان اصل و نیز اندازه مسوولیت عامل زیان را مشخص کرد. برای همین، اگر بتوان روش درستی برای ارزیابی اصل تحقق نفع مورد انتظار و میزان آن به دستآورد، پذیرش امکان مطالبه عدمالنفع، آسانتر خواهدشد. در نوشتار پیشرو، با روش کتابخانهای و تا اندازهای میدانی، اطلاعات مختلف در خصوص موضوع، جمعآوری و سپس تلاششده با روش تحلیلی- توصیفی و البته با تاکید بر رویه قضایی و نیز، بهرهگیری از تجربیات نظامهای حقوقی دیگر بر روش ارزیابی عدمالنفع تمرکز شود. در این راستا، پیشنهاد شده هرگاه فعل عامل زیان به عنوان قاطع وضعیت زیاندیده پیش از وقوع زیان باشد، میزان خسارت با توجه به پیشینه و سابقه شخص اخیر مورد ارزیابی قرار گیرد و هرگاه مانع از کسب منفعتی جدید برای زیاندیده گردد، وضعیت همنوعان وی برای ارزیابی اصل و میزان عدمالنفع مورد توجه قرار گیرد. همچنین، باید توجه داشت که غایت زمانی ارزیابی زیان اصولا تا مدتی است که زیاندیده به وضعیت پیشین خود بازگردد. در غیر این صورت، عرف و قانون میتوانند به عنوان معیارهایی جهت تعیین حداکثر زمان ارزیابی و جبران عدمالنفع به کار گرفته شوند.
حقوق خصوصی
عباس میرشکاری
چکیده
امروزه، استفاده از نشانههای هویتی اشخاص مشهور در تبلیغات تجاری افزایش یافته است. نظامهای حقوقی نیز تلاش کردهاند تا با استناد به نهادهای حقوقی مختلف، از این اشخاص در برابر استفادۀ بدون اجازه از شهرتشان حمایت کنند؛ برای نمونه، در حقوق آمریکا، به حقی به نام حق جلوت استناد میشود. این حق، به این معناست که برای بهرهبرداری از شخصیت ...
بیشتر
امروزه، استفاده از نشانههای هویتی اشخاص مشهور در تبلیغات تجاری افزایش یافته است. نظامهای حقوقی نیز تلاش کردهاند تا با استناد به نهادهای حقوقی مختلف، از این اشخاص در برابر استفادۀ بدون اجازه از شهرتشان حمایت کنند؛ برای نمونه، در حقوق آمریکا، به حقی به نام حق جلوت استناد میشود. این حق، به این معناست که برای بهرهبرداری از شخصیت دیگری، باید از او اجازه گرفت. اگرچه دامنۀ این حق، هم اشخاص مشهور و هم اشخاص عادی را دربرمیگیرد، عمدتاً در رویۀ قضایی این کشور، این اشخاص مشهورند که برای دفاع از منافع خویش به حق یادشده استناد میکنند. به هر روی، دربارۀ اصل وجود این حق، کمتر تردید شده است؛ اما دربارۀ قلمروی آن مجال گفتوگو بیشتر است: پرسش این است که آیا هرگونه استفاده از شهرت دیگری منوط به اجازۀ اوست یا آنکه میتوان استثنائاتی بر لزوم اخذ اجازه وارد کرد. در حقوق آمریکا، اجرای تام حق جلوت را سبب نقض آزادی بیان و تجویز سانسور میدانند. برای همین، حق یادشده را در پرتو آزادی بیان تعدیل کردهاند. مهمترین دشواری در این مسیر، تعیین ضابطهای برای تشخیص قلمروی حق جلوت و تمایز آن از حق آزادی بیان است. برای این منظور، معیارهای مختلفی ارائه شده است که مهمترین آن، نظریۀ استفادۀ منصفانه است. بر این اساس، اگر شخص، در نشانههای هویتی شخص مشهوری دخلوتصرف کرده و آن را بهگونۀ دیگری عرضه کند و در فرضی که استفاده از شهرت دیگری در راستای انتشار اطلاعات باشد، موضوع مشمول آزادی بیان خواهد بود. در واقع، در این دو فرض، حق جلوت با ارزشی مهمتر، یعنی آزادی بیان محدود خواهد شد. در نظامهای حقوقی فرانسه و آلمان، در فرضی که انتشار اطلاعات در راستای منافع عمومی جامعه باشد، جانب آزادی بیان گرفته میشود. در این مقاله، تلاش میشود با مطالعۀ نظامهای حقوقی یادشده، پیشنهادهایی برای نظام حقوقی ایران ارائه شود.